این دنیا کثیفه.. پارت : {7}
رئیس کمپانی گفت" بخاطر اینکه این سریال پخش نمیشه ما یک سریال دیگه دریافت کردیم ."
گوجو دوباره باید ماه ها از خانوادش دور میموند و این فیلمنامه های مزخرف رو تحمل میکرد .
آقای جنکافرس از روی صندلی بلند شد و گفت" این بار با حضور خانم میا اوسایاما
این سریال رو شروع میکنیم ، ساتورو هواشو داشته باش اولین باره داره سکانس بازی میکنه . "
میا لبخندی چشم بسته زد و گفت"هوامو داشته باش نمیخوام گند بزنم "
گوجو خندید و گفت " نگران نباش ، اصلا کار سختی نیست ."
دستیار ها فیلمنامه رو به بازیگر ها دادن و سکانس های مربوط به هر نفر با هایلایت های مختلف علامت زده شده بود .
گوجو نگاهی به فیلمنامه انداخت ، فیلمنامه چندین صحنه بوسه و لمس فیزیکی داشت.
میا مشغول خواندن فیلمنامه شد و خیلی جدی و با دقت فیلمنامه رو میخوند .
{ دو هفته بعد از حفظ کردن فیلمنامه }
تو این دو هفته میا خیلی سخت فیلمنامه رو خوند و خیلی شب ها بیدار موند و بلاخره تمام سکانس ها رو حفظ کرد .
گوجو داخل اتاقش نشسته بود و یک لیوان ویسکی در دستش بود و داشت سیگار میکشید ، سیگارش رو خاموش کرد و روی میز گذاشت و مشروب داخل لیوان رو سر کشید و لیوان روی میز گذاشت و به پنجره و نمای لذت بخش پرواز کردن پرندگان خیره شد
ناگهان کسی در اتاق رو زد و گفت " گوجو سان ؟ ، میتونم بیام داخل ؟ "
میا بود .
گوجو دستپاچه شده بود نمیدونست چی بگه لیوان مشروب و سیگار رو میز بود همه چیز رو جا به جا کرد به غیر از فنک و جای مخصوص سیگار
میا اومد داخل و لبخندی زد و گفت " مزاحم اوقاتتون شدم ؟ "
گوجو گفت " نه نه .. بفرمایید بشینید "
میا روی مبل نشست و گفت " ۱ ساعت دیگه برای جلد فیلمنامه قراره عکس بگیریم گفتم خبر داشته باشید "
لعنت به من چرا سیگار روی میز گذاشتم ؟
اوففففففف دارم از استرس میمیرم
دارم خودمو خیس میکنم ...
نمیشه بره بیرون حرف بزنیم؟؟
وای شت شت شتتتتت قراره باهاش عکس بگیرم ؟؟؟؟
چجوری دوام بیارم ؟؟
مطمئنم انقدر سرخ میشم که منو منتقل میکنن به بیمارستان!!
میا لبخندی زد و گفت " تا عکاسی ۱ ساعت مونده پس نظرت چیه بریم رستوران هتل و
غذا بخوریم ؟ "
گوجو فقط برای اینکه از این اتاق برن بیرون گفت" آره! اره! منم نظرم همین بود "
{♡}
گوجو دوباره باید ماه ها از خانوادش دور میموند و این فیلمنامه های مزخرف رو تحمل میکرد .
آقای جنکافرس از روی صندلی بلند شد و گفت" این بار با حضور خانم میا اوسایاما
این سریال رو شروع میکنیم ، ساتورو هواشو داشته باش اولین باره داره سکانس بازی میکنه . "
میا لبخندی چشم بسته زد و گفت"هوامو داشته باش نمیخوام گند بزنم "
گوجو خندید و گفت " نگران نباش ، اصلا کار سختی نیست ."
دستیار ها فیلمنامه رو به بازیگر ها دادن و سکانس های مربوط به هر نفر با هایلایت های مختلف علامت زده شده بود .
گوجو نگاهی به فیلمنامه انداخت ، فیلمنامه چندین صحنه بوسه و لمس فیزیکی داشت.
میا مشغول خواندن فیلمنامه شد و خیلی جدی و با دقت فیلمنامه رو میخوند .
{ دو هفته بعد از حفظ کردن فیلمنامه }
تو این دو هفته میا خیلی سخت فیلمنامه رو خوند و خیلی شب ها بیدار موند و بلاخره تمام سکانس ها رو حفظ کرد .
گوجو داخل اتاقش نشسته بود و یک لیوان ویسکی در دستش بود و داشت سیگار میکشید ، سیگارش رو خاموش کرد و روی میز گذاشت و مشروب داخل لیوان رو سر کشید و لیوان روی میز گذاشت و به پنجره و نمای لذت بخش پرواز کردن پرندگان خیره شد
ناگهان کسی در اتاق رو زد و گفت " گوجو سان ؟ ، میتونم بیام داخل ؟ "
میا بود .
گوجو دستپاچه شده بود نمیدونست چی بگه لیوان مشروب و سیگار رو میز بود همه چیز رو جا به جا کرد به غیر از فنک و جای مخصوص سیگار
میا اومد داخل و لبخندی زد و گفت " مزاحم اوقاتتون شدم ؟ "
گوجو گفت " نه نه .. بفرمایید بشینید "
میا روی مبل نشست و گفت " ۱ ساعت دیگه برای جلد فیلمنامه قراره عکس بگیریم گفتم خبر داشته باشید "
لعنت به من چرا سیگار روی میز گذاشتم ؟
اوففففففف دارم از استرس میمیرم
دارم خودمو خیس میکنم ...
نمیشه بره بیرون حرف بزنیم؟؟
وای شت شت شتتتتت قراره باهاش عکس بگیرم ؟؟؟؟
چجوری دوام بیارم ؟؟
مطمئنم انقدر سرخ میشم که منو منتقل میکنن به بیمارستان!!
میا لبخندی زد و گفت " تا عکاسی ۱ ساعت مونده پس نظرت چیه بریم رستوران هتل و
غذا بخوریم ؟ "
گوجو فقط برای اینکه از این اتاق برن بیرون گفت" آره! اره! منم نظرم همین بود "
{♡}
۵.۸k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.